معاون وزیر ورزش در گفت وگوی تفصیلی با اسب من مطرح كرد

زنان به زودی به ورزشگاه می روند

زنان به زودی به ورزشگاه می روند بگفته معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزیر ورزش و جوانان، مقرر است به زودی چالش حضور زنان در ورزشگاه ها حل شود. وی همین طور عنوان نمود در اواخر دوره وزارت مسعود سلطانی فر طرحی به سازمان امور اداری و استخدامی ارسال شد که خواهان انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی شده بود!



به وزارت ورزش ورزش و جوانان رفتیم تا با سینا کلهر، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان در ارتباط با مسائل مختلف فرهنگی ورزش و نیز مقوله ورزش همگانی گفت وگویی داشته باشیم؛ مصاحبه ای بدون تعارف و صریح که با طرح دغدغه های ورزش کشور در زمینه های مربوطه، همراه بود. معاون جوان وزیر ورزش از نحوه شروع همکاری خود با این وزارت خانه، وضعیت نگران کننده ورزش همگانی در کشور، ماجرای انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی، نادیده گرفتن شدن ورزش همگانی در جدول تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱، قانون اختصاص ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به ورزش همگانی، وضعیت فرهنگی ورزش در ایران، آخرین وضعیت ورود بانوان به ورزشگاه ها، ماجراهای دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و لبنان در مشهد، نگاه مسئولان و متولیان امر در مشهد به مقوله ورود زنان به ورزشگاه، پدیده مهاجرات و پناهندگی ورزشکاران ایرانی و... گفت.

در ادامه مشروح کامل گفت وگوی ایسنا با سینا کلهر، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان آمده است:

در مورد خود و خانواده تان بگویید، آیا پیش از حضور در وزارت ورزش و جوانان در زمینه ورزش فعالیت می کردید؟

بنده ورزش را به شکل عمومی و همگانی دنبال کرده ام، در بخش ورزش کارکنان فعالیت داشته ام و با همکاران فوتبال بازی می کردیم و هنوز هم بازی می نماییم یا روزهای پایانی هفته کوهنوردی می رفتیم و حضور ورزش در زندگی ما اینگونه بوده است. از همان زمان که در شهر قزوین بودیم و بعدها که به تهران آمدیم این علاقه وجود داشت. قصد ندارم از این حرف ها برای خود کارنامه ای در زمینه ورزش حرفه ای تدارک ببینم، بلکه می خواهم به حضور و علاقه به ورزش همگانی اشاره کنم. در خانواده ما که پر جمعیت بود علاقه به ورزش مثل خیلی از خانواده های ایرانی وجود داشت و تعدادی از اعضای خانواده بصورت حرفه ای و نیمه حرفه ای در مسابقات ورزشی شرکت می کردند. اکنون نیز ۲ فرزند بنده که به ترتیب ۱۲ و ۱۰ ساله هستند کمربند آبی تکواندو دارند و مدرسه فوتبال می روند.

در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟

بنده دوره کارشناسی خودرا در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد را در دانشگاه گیلان پشت سرگذاشتم و دارای دکتری جامعه شناسی فرهنگی از دانشگاه علوم و تحقیقات و عضو هیات علمی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هستم و نزدیک به ۱۵ سال در این مرکز سابقه فعالیت دارم. یک سال نیز به سازمان بازرسی رفتم و مدتی نیز بصورت پاره وقت با حوزه هنری همکاری داشتم.

زمانی که از طرف وزیر ورزش و جوانان بعنوان معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی منصوب شدید انتقادات مختلفی در ارتباط با عدم ارتباط شما حوزه ورزش همگانی عنوان شد، پاسخ شما به مسائل مطرح شده در این حوزه چیست؟

بنده نزدیک به ۱۰ سال مدیرکل و معاون دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس بودم و گروهی داشتیم تحت عنوان ورزش و تربیت بدنی و طی آن ۱۰ سال نزدیک به ۸۰ گزارش کارشناسی منتشر کردیم که روی سایت مرکز تحقیقات موجود است و بنده یا ناظر علمی این گزارش ها بودم یا تهیه و تدوین این گزارش ها را بر عهده داشتم.

آخرین فعالیت جدی که در زمینه ورزش با آن درگیر بودم قانون اهداف، وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان بود که از نزدیک در تدوین این قانون مشارکت داشتم، بدین سبب اینگونه نبود که بنده با ورزش بیگانه باشم اما مسائل مطرح شده ناشی از آنست که حوزه فعالیت رسانه ای بنده هیچ گاه ورزش نبود و در فضای عمومی در زمینه ورزش صحبت نمی کردم و در زمینه فرهنگ و زنان و خانواده فعالیت رسانه ای خودر را دنبال می کردم که این مسئله نیز علت داشت؛ این که احساس می کردم حوزه ورزش به اندازه کافی سخنگو دارد و در عین حال آن جنس حرف هایی که دنبال می کردیم و بعنوان دغدغه مطرح بود در فضای موجود، خریدار نداشت.

باید به مسئله دیگری نیز اشاره کنم؛ زمانی که سند تحول دولت مردمی درحال تدوین بود، بنده مسئولیت قسمتی از حوزه های فرهنگی و اجتماعی را بر عهده داشتم و به یاد دارم هنگامی که برای نهایی شدن سند به وزارت ورزش و جوانان آمدیم، هنوز قرار نبود در این وزارت خانه مشغول به فعالیت شوم و حتی قرار بود با وزارت خانه دیگری همکاری کنم. سند تحول دولت مردمی در زمینه ورزش با مشارکت ۲۷ نفر از کارشناسان، پیشکسوتان، مدیران و افراد با سابقه از جناح ها و طیف های مختلف تهیه شد و نظارت بر تهیه این طرح بر عهده بنده بود. بدین سبب در مقوله حکمرانی و سیاستگذاری حوزه ورزش از سال ۱۳۹۰ که در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی مسئولیت دفتر فرهنگی را بر عهده داشتم تا مقطع فعلی که در تنظیم سند تحول دولت مردمی در زمینه ورزش ایفای نقش کردم، در زمینه ورزش حضور جدی داشته ام.



به منتقدان خود بعد از انتصاب بعنوان معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی حق می دهید؟

از این جهت که با سابقه من آشنایی نداشتند، بله حق دارند چونکه جامعه ورزش بیش از اندازه درگیر مسائل درون ورزشی است و گاهی اوقات حتی ورزشکاران چهره های سیاسی شناخته شده کشور را نمی شناسند و این اتفاقات طبیعی است. زمانی که یک نفر خارج از بدنه ورزش وارد می شود مسائل مختلفی مطرح خواهد شد اما برخی انتقادات غیرمنصفانه بود، در عین حال بنده چون جامعه شناسی خوانده ام و مفهوم گروه، وارد شدن یک غریبه به گروه و برهم خوردن تعادل گروه را می دانم این مسائل قابل پیش بینی و قابل حل بود و با گذشت زمان، برگزاری جلسات و شناخت موانع و حرکت در راه حل این موانع تا حدودی پیش داوری ها اصلاح گردید.

در دوره حضورتان در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تصمیم مهمی در زمینه ورزش گرفته شد که بخواهید به آن اشاره کنید؟

المپیک ۲۰۱۲ لندن، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی از رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی خواسته بودند پیش نویس قانون در پشتیبانی از ورزشکاران تهیه شود. در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی مقوله ای تحت عنوان نبود خلاء قانونی وجود دارد که نظری بسیار قدرتمند و به این معنا است که حوزه مربوطه دارای قانون است و نیازی به قانون گذاری ندارد و کارشناس مربوطه برمبنای اسناد و مدارک اعلام نموده بود که خلاء قانونی نداریم.

در حال بررسی قوانین بودم که به قانون سرباز قهرمان رسیدم؛ این که قهرمانان المپیک و مسابقات جهانی امریه سربازی می شوند. زیر عبارت امریه خط کشیدم و به خود گفتم می توان این عبارت را به معافیت از سربازی تغییر دارد، بدین سبب ماده قانونی تنظیم کردم که قهرمانان المپیک و مسابقات جهانی با اذن مقام معظم رهبری از خدمت سربازی معاف شوند.

رییس مجلس نظرش این بود که هدف ما پشتیبانی از ورزشکاران است و نباید به صرف نبود خلاء قانونی محدود شد. درحال بررسی قوانین بودم که به قانون سرباز قهرمان رسیدم؛ این که قهرمانان المپیک و مسابقات جهانی امریه سربازی می شوند. زیر عبارت امریه خط کشیدم و به خود گفتم می توان این عبارت را به معافیت از سربازی تغییر داد، بدین سبب ماده قانونی تنظیم کردم که قهرمانان المپیک و مسابقات جهانی با اذن مقام معظم رهبری از خدمت سربازی معاف شوند. کار بعدی نیز استخدام قهرمانان المپیک و مسابقات جهانی در دستگاههای اجرائی بود و در نهایت این دو پشتیبانی از ورزشکاران تحت عنوان الحاق ۲ تبصره به ماده سرباز قهرمان پیش رفت و طرح ارائه شده مورد استقبال قرار گرفت و تبدیل به قانون شد.

آمارهایی که در زمینه ورزش همگانی خصوصاً در بخش زنان، کودکان و سالمندان وجود دارد بسیار نگران کننده است، آخرین وضعیت را تشریح کنید و بگویید واقعا با چه شرایطی مواجه هستیم؟

بر اساس آخرین آماری که مربوط به سال ۱۴۰۰ است و از طرف مرکز آمار به وزارت ورزش و جوانان اعلام شده، ۴۶ درصد مردم ایران اعلام نموده اند ورزش می کنند، هر چند باید توجه داشته باشیم، ۶۵ درصد از این ۴۶ درصد اعلام نموده اند که پیاده روی می کنند.

بزرگترین مسئله ای که با آن در زمینه ورزش همگانی مواجه هستیم، فقر حرکتی است و با فقر مطلق حرکتی در جامعه مواجه هستیم؛ همانگونه که فقر اقتصادی به فقر نسبی و مطلق تقسیم می شود، در زمینه تحرک نیز با فقر نسبی و فقر مطلق مواجه هستیم و در بعضی گروه ها فقر حرکتی تشدید شده و شیوع ویروس کرونا نیز روند این فقر حرکتی را بیشتر کرده است. زنان خانه دار، کودکان و سالمندان، ۳ گروه لطمه پذیر هستند و وضعیت این گروه ها در کشور بحرانی است. در تحرک مقوله مستمر بودن از هرچیزی مهم تر است و حداقل ۳ روز در هفته و به میزان ۱ ساعت تحرک داشتن شرط است تا این تحرک مفید واقع شود.

تجزیه و تحلیل آمارهای اعلامی نشان داده است حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مردم ایران تحرک مداوم و مفید دارند و این بدان معنا است که حدود ۷۵ درصد مردم عملا گرفتار فقر حرکتی هستند و این عدد در زنان خانه دار و در کودکان خصوصاً در مقطع پایین تر از دبستان به حدود ۹۰ درصد می رسد و در سالمندان نیز وضعیت بحرانی است اما در این گروه سنی عدد شفاف و روشنی وجود ندارد!





حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مردم ایران تحرک مداوم و مفید دارند و این بدان معنا است که حدود ۷۵ درصد مردم عملا گرفتار فقر حرکتی هستند و این عدد در زنان خانه دار و در کودکان خصوصاً در مقطع پایین تر از دبستان به حدود ۹۰ درصد می رسد و در سالمندان نیز وضعیت بحرانی است اما در این گروه سنی عدد شفاف و روشنی وجود ندارد!

در میان دانش آموزان مطابق با آنچه اعلام شده است ۵.۵ میلیون دانش آموز داریم که گرفتار اضافه وزن و چاقی هستند و این بدان معنا است که از حدود ۱۵ میلیون دانش آموز کشور، حدود یک سوم آنها گرفتار معضل و مشکل اضافه وزن هستند و در گروه سنی ۱ تا ۷ سال این اعداد و ارقام نگران کننده تر است. نکته دیگر این که در کلان ها شهرها، مقوله فقر حرکتی شدیدتر از شهرستان ها و شهرهای کوچکتر است هرچند در روستاها تا حدودی نشانه های کم تحرکی دیده می شود اما در مقطع زمانی فعلی، زندگی روستایی خیلی معضلی در زمینه کم تحرکی ایجاد نمی کند.

بصورت عمومی اعلام شده است که قد زنان و مردان در کشور گرفتار کاهش شده است! از دیگر نتایج کم تحرکی کوتاه تر شدن قامت است و در نهایت با نسلی مواجه خواهیم شد که به سبب عدم تحرک، دارای قد کوتاه تر و جثه نحیف تری است و زمانی که آنرا با کشورهای توسعه یافته مقایسه می نماییم بهتر متوجه این تغییرات می شویم. علاوه بر کم تحرکی ۲ عنصر تغذیه و خواب نیز مسائل بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشت و در کشور ما در مقوله تغذیه و خواب نیز گرفتار بحران هستیم.

بزرگترین عارضه ای که کم تحرکی بوجود می آورد مسئله کم بودن نشاط است و در نهایت با افرادی مواجه خواهید شد که بی حال و عصبی هستند. فردی که تحرک ندارد از زندگی باکیفیت و با نشاطی نیز برخوردار نیست و ورزش از مزیت فوق العاده ای در این حوزه برخوردار می باشد و بوسیله آن می توان با نشاط زندگی کرد و از حال خوبی برخوردار شد.

بنده متوجه نمی شوم که چرا نزدیک به ۱۵۰ هزارمیلیارد تومان در کشور صرف هزینه درمان می شود در حالیکه تمامی بودجه اختصاص داده شده به ورزش ۱۰ هزار میلیارد تومان هم نمی گردد. خیلی از پزشکان معتقدند بخش عمده بیماری ها ناشی از کم تحرکی بوده و عقل سلیم هم می گوید پیشگیری بهتر از درمان است و بطور حتم وجود یک فرد سالم و با نشاط در کشور به کاهش بیماری در کشور کمک می نماید. هر چند بنده به این نتیجه پی برده ام که هم اکنون شاید نتوان جهت فعلی سیاستگذاری کشور در زمینه پیشگیری و درمان را تغییر داد.

بخش زیادی از ۳ میلیون کارمند و نزدیک به ۸ میلیون نفری که در بخش خدمات فعالیت می نمایند در معرض دیسک کمر و گردن قرار دارند چونکه پشت میز نشین هستند و باید نسبت به آنها توجه جدی داشت. دخانیات لطمه اجتماعی دیگری است که ناشی از کم تحرکی و کاهش فعالیت بدنی بوده و قسمتی از روستاهای کشور درگیر مواد مخدر شده اند چونکه امکان ورزش کردن در روستاها فراهم نیست و اساسا رویداد ورزشی در روستاهای کشور برگزار نمی گردد.





یکی از دلیلهای حضور بنده در معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان این بود که ورزش در مقایسه با سینما، هنر، ادبیات، تولیدات رسانه ای و سایر موارد فراغتی از همه سالم تر، کم خطرتر، با آورده بیشتر و دارای بیشترین مزیت برای افراد جامعه است اما ساختار نظام سلامت، نشاط، تحرک، ورزش و تربیت بدنی در ایران بگونه ای طراحی شده که ورزش همگانی در سایه قرار گرفته است و شاید اگر رهبر انقلاب را از مجموعه مقامات و مسئولان حذف کنید، کسی را نمی بینید که پیگیری مداومی نسبت به مقوله ورزش همگانی و وضعیت سلامت مردم داشته باشد.

ورزش همگانی به خیر عمومی گره خورده و زمانی که از بین می رود تازه متوجه خواهیم شد که چه اتفاق تلخی رخ داده است. کشور ما طی ۱۰ سال آینده با بحران بزرگ بهداشت و درمان مواجه خواهد شد و جمعیت کشور درحال پیری است؛ جمعیت پیر، تنبل و کم تحرکی که بدن ضعیفی دارد مستعد بیماری است و متاسفانه صدای ورزش همگانی در کشور شنیده نمی گردد و در همهمه ورزش قهرمانی، مدال، سکو و مقام که صدای آنها همه جا را گرفته، صدای ورزش همگانی گم شده است.

ماجرای انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان و ادغام شدن آن در معاونت توسعه ورزش حرفه ای و قهرمانی این وزارت خانه چیست؟

آخرین اتفاقی که در اواخر دوره وزارت مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان سابق و زیرمجموعه اش در اواخر دولت دوازدهم رخ داد، ارسال طرحی تلخ و تاسف آور به سازمان اداری و استخدامی کشور در خصوص انحلال معاونت فرهنگی و توسعه همگانی وزارت ورزش و جوانان بود اما خوشبختانه، سید حمید سجادی بعنوان وزیر جدید ورزش و جوانان در دولت سیزدهم تلاش می کند تا این طرح با طرح دیگری جایگزین شود و اکنون ما درحال گفت و گو با سازمان اداری و استخدامی هستیم تا طرح دولت قبل تغییر کند.

باید بدانید که طرح انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی به امضای وزیر ورزش و جوانان رسیده و از طرف معاونت توسعه، منابع انسانی و پشتیبانی وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد شده است. تنها شانسی که وجود داشت این بود که خوشبختانه طرح مربوطه هنوز به تصویب سازمان اداری و استخدامی نرسیده بود و بعد از روی کار آمدن دولت جدید و نظرخواهی از وزارت ورزش و جوانان از طرف وزیر ورزش اعلام گردید که چنین طرحی را قبول نداریم و باید طرحی دیگری مد نظر قرار گیرد.

این اتفاقات، ورزش همگانی را در سطح کلان تضعیف می کند و معلوم نیست که با چه استدلال و استنباطی از طرف برخی افراد دنبال شده است که در نهایت تا این جای کار خوشبختانه مانع از پیشبرد آن شدیم. متاسفانه شش ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری ساختار وزارت ورزش و جوانان را به سازمان اداری و استخدامی ارسال کرده اند تا برمبنای آن، معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی منحل شود. اتفاق تلخ تر و تاسف آورتر این که پس از سال ۱۳۹۷ تمامی اختیارات ورزش همگانی به بخش قهرمانی منتقل شده و در آیین نامه کمیسیون ماده ۵ که سال ۹۸ نوشته شده است، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی از این کمیسیون که در جهت صدور مجوز و نظارت بر باشگاه های ورزشی کل کشور فعالیت می کند، حذف شده در حالیکه تا قبل از تاریخ مذکور، عضو این کمیسیون بوده و معلوم نیست به چه علت صدور مجوز رشته های ورزش همگانی به بخش قهرمانی سپرده شده است!

در واقع پیش از انحلال معاونت از جهت اختیارات، معاونت را منحل کرده اند و هیچ اختیاری برای ورزش همگانی باقی نمانده است! معاون محترم قبلی تنها یک میز به ما تحویل داده که آن هم شیشه اش شکسته است و احیانا اگر دولت تغییر نمی کرد از آن میز هم خبری نبود. این اتفاق هم ظلم به فرهنگ در ورزش، ظلم به ورزش همگانی و ظلم به ورزش روستایی است که متاسفانه در دوره قبل، صورت پذیرفته است.

طی چهار پنج ماه گذشته وزیر ورزش و جوانان با اختیارات ویژه در جهت احیای ورزش همگانی گام برداشته است و بعد از رایزنی های صورت گرفته با وزیر ورزش و جوانان بتازگی حکم بنده بعنوان معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی در کمیسیون ماده ۵ صادر گردیده است تا بتوانیم در ادامه شاهد عضویت این معاونت در کمیسیون ماده ۵ باشیم. حال مسئله این است، به چه علت زمانی که با مشکلات عدیده و بحرانی در زمینه ورزش همگانی روبرو می باشیم باید شاهد حذف معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی از کمیسیون ماده ۵ وزارت ورزش و جوانان باشیم؟ زمانی که صدای ورزش همگانی و حرفه ای تا این حد بلند است و همیشه ورزش همگانی در سایه قرار دارد اگر ورزش همگانی بعنوان زیرمجموعه ورزش قهرمانی بخواهد فعالیتهای خودرا ادامه دهد بطور حتم، اتفاقات تلخ تری رخ می دهد.

فدراسیون ها دغدغه ای جز کسب مدال ندارند، تصور آنها نیز درست است. به خود می گویند اگر مدال المپیک کسب نماییم سالهای آینده خودرا تضمین کرده ایم و بنابراین تمام تمرکز خودرا روی برگزاری اردو، اعزام و مسائلی از این دست که پیرامون کسب مدال است، معطوف کرده اند. حال شما از چنین فدراسیونی می خواهید که در زمینه همگانی گام بردارد؟ واقعا خنده دار است!

متاسفانه طی دو دوره گذشته ایده اشتباهی شکل گرفت و به ورزش همگانی لطمه زد. باید بدانیم تعداد زیادی از مردم این سرزمین قصد ندارند ورزشکار حرفه ای باشند. این مسئله دلیلهای مختلفی دارد، شاید ورزشکار حرفه ای بودن با کسب شهرت همراه باشد اما مردم می دانند که قرار گرفتن در این جایگاه با رنج فراوان همراه می باشد و نتایج زیادی به همراه دارد که شامل محدودیت های حرکتی و لطمه های جسمی در سالهای بعدتر است و این نیست که عموم مردم فقط کسب مدال را ببینند. از ۸۵ میلیون ایرانی برمبنای آمار تنها ۳ میلیون ورزشکار سازمان دهی شده وجود دارد و این بدان معنا است که بیش از ۸۰ میلیون ایرانی باید در زمینه ورزش همگانی فعالیت کنند.

فعال کردن ۸۰ میلیون ایرانی در زمینه ورزش همگانی نیز نیازمند برنامه ریزی بسیار دقیق و مدون است و کسی که می خواهد در این خصوص برنامه ریزی کند باید از اختیارات ویژه برخوردار باشد و بتواند با قدرت گام بردارد تا بعد از آن نیز امکان مطالبه از طرف مقامات بالادستی وجود داشته باشد و بطور دقیق بدانیم در زمینه ورزش همگانی چه اقداماتی صورت گرفته است. آیا شما اکنون که در تهران زندگی می کنید اثری از رویدادهای همگانی در سطح شهر می بینید؟ نمی توان به مردم آمارهای بی اساس ارائه نمود. آنچه امروز بعنوان میراث ورزش همگانی در کشور به ارث رسیده است به هیچ وجه قابل دفاع نیست. مدتی پیش در جمع روسای فدراسیون های ورزشی نیز به صراحت مسائلی را مطرح و اعلام کردم که در صورت در نظر گرفتن شرع، عرف، اخلاق و عقل نباید منابع مالی ورزش همگانی را صرف ورزش قهرمانی کرد.

نگران کننده ترین مسئله هم اکنون در زمینه ورزش همگانی برای وزارت ورزش و جوانان چیست؟

فقر حرکتی ۷۵ درصدی در کشور بزرگترین دغدغه وزارت ورزش و جوانان در زمینه ورزش همگانی است. علاوه بر این اضافه وزن و چاقی ۵.۵ میلیون دانش آموز در سراسر کشور دیگر مسئله ای است که برای وزارت خانه بعنوان یک دغدغه جدی وجود دارد، همین طور کم تحرکی ۸۵ درصدی زنان خانه دار در کشور بسیار نگران کننده است که این سه مورد را باید با اهمیت ترین و نگران کننده ترین مسائل در زمینه ورزش همگانی قلمداد کرد.

فقر حرکتی ۷۵ درصدی در کشور بزرگترین دغدغه وزارت ورزش و جوانان در زمینه ورزش همگانی است. علاوه بر این اضافه وزن و چاقی ۵.۵ میلیون دانش آموز در سراسر کشور دیگر مسئله ای است که برای وزارت خانه بعنوان یک دغدغه جدی وجود دارد، همین طور کم تحرکی ۸۵ درصدی زنان خانه دار در کشور بسیار نگران کننده است که این سه مورد را باید با اهمیت ترین و نگران کننده ترین مسائل در زمینه ورزش همگانی قلمداد کرد.

در رابطه با جدول تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱ توضیح دهید و بگویید به چه علت از ۳۱۵ میلیارد تومان کمک مالی اختصاص یافته از طرف مجلس شورای اسلامی فقط چهار میلیارد تومان به فدراسیون همگانی اختصاص پیدا کرده و عموم این پول مقرر است به جیب ورزش قهرمانی سرازیر شود.

مسئله اصلی به تصمیم گیران در کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی مربوط می شود. این تصمیم نشان داده است که در عمل، کسب مدال در ورزش قهرمانی مهمست و در واقعیت قرار نیست شاهد توجه اساسی به ورزش همگانی باشیم. با چند نفر از نمایندگان مجلس که صحبت کردیم، اعلام نمودند قرار بوده است این عدد بصورت ۵۰ درصدی بین ورزش قهرمانی و ورزش همگانی تقسیم شود اما در ایام پایانی اتفاقات دیگری افتاده و تصمیم دیگری اتخاذ شده است. در نهایت این که جدول مربوطه به هیچ وجه قابل دفاع نیست و فدراسیون هایی در این جدول اعتباراتی کسب کرده اند که جمع اعتبارات پنج سال آنها نیز به این میزان نمی رسد و برای تعدادی از فدراسیون ها سوال پیش آمده که پول مربوطه را باید کجا خرج کنند؟ این در حالیست که شاید باور نکنید در ورزش همگانی حتی برخی مواقع در خرید جوایز برای اهداء به مردمی که در رویدادهای ورزشی شرکت می کنند با مشکل مالی مواجه هستیم.

در رابطه با قانون اختصاص ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به ورزش همگانی توضیح دهید و بگویید به چه صورت این اعتبار اختصاص می یابد؟

نمایندگان مجلس معتقدند که این بودجه مربوط به ورزش همگانی و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است و بنابراین نیز اعتبارات جدول تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱ به سمت ورزش قهرمانی سوق پیدا کرده است. اتفاقی که امسال رخ داده این که ۴۰ درصد از ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به وزارت آموزش و پرورش اختصاص یافته است و عملا به سمت ورزش در وزارت ورزش و جوانان نمی آید و از ۶۰ درصد باقیمانده نیز نزدیک به ۲۰ درصد متعلق به حوزه جوانان، خانواده و... است، بدین سبب ما فقط با ۴۰ درصد از عدد ۰.۲۷ درصد روبرو می باشیم که عددی بین ۵ تا ۶ هزار میلیارد تومان می شود و عدد بسیار بالایی است و اگر نصف آن نیز به ورزش همگانی اختصاص پیدا کند، اتفاق بسیار بزرگی رخ داده است اما متاسفانه این مبلغ هم به ورزش همگانی تخصیص پیدا نمی نماید. قسمتی از این مبلغ که معادل ۳۰ درصد است مشمول عدم تخصیص می شود و باید بگوییم با عددی بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان روبرو می باشیم.

از وزارت ورزش و جوانان انتظار دارند که در رویدادهای ورزشی موفق باشد و کار به جایی رسیده که در مورد رشته هایی که تا کنون انتظار کسب مدال نیز در مورد آنها وجود نداشته است، فشار کسب مدال وارد می شود. هزینه های ورزش قهرمانی، نگهداری ۶۰۰۰ مجموعه ورزشی، ساخت اماکن ورزشی و توجه به قسمتی از ورزش حرفه ای شامل باشگاه های فوتبال نظیر استقلال و پرسپولیس نیازمند دریافت منابع است و کل اعتباری که به این بخش اختصاص یافته حدود ۷۰۰ میلیارد تومان بعنوان کمک در نظر گرفته شده است در حالیکه اعتبار مورد نیاز بخش های اشاره شده نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان است و بنابراین نیز اعتبارات ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به ورزش همگانی تزریق نمی گردد.



آیا این اتفاق ضعف وزارت ورزش را نشان نمی دهد که نمی تواند مانع از تزریق بودجه همگانی به بخش قهرمانی شود؟

نه اینطور نیست. شما با مجموعه ای از اعزام ها، افزایش قیمت ارز، ارائه پاداش، نگهداری باشگاه های ورزشی، تجلیل از پیشکسوتان و موارد دیگری روبرو هستید که تمامی آنها نیازمند هزینه است. شما در مورد ۲۰۰۰ میلیارد تومان بودجه ورزش همگانی ناشی از ۰.۲۷ درصد صحبت می کنید اما بنده در مورد ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان حرف می زنم و معتقد هستم اگر این عدد را بصورت نشان دار به ورزش همگانی اختصاص دهیم اتفاق بسیار بزرگی رخ خواهد داد و اگر واقعا شرایط بگونه ای مدیریت می شد که ۲۰۰۰ میلیارد تومان به ورزش همگانی تخصیص می یافت، می توانستیم برای مباحثی نظیر بهداشت عمومی، نشاط اجتماعی، افزایش تحرک بدنی و... برنامه ریزی بسیار خوبی داشته باشیم.

در فضای فرهنگی ورزش ایران با چالش های مختلفی روبرو می باشیم که قسمتی از آن مربوط به فضای باشگاه ها و ورزشکاران و بخش دیگر آن به فضای هواداری که برگرفته از فضای فرهنگی و اجتماعی است، مربوط می شود. طی دو سال قبل که ورود تماشاگران به ورزشگاه ها ممنوع بود چالش های مختلف فرهنگی کماکان به قوت خود باقی ماند و دیدیدم که درگیری ها و پرخاشگری های درون زمین کماکان پابرجا است. چه برنامه ای برای بهبود فضای فرهنگی محیط های ورزشی کشور در نظر گرفته اید تا بعد از بازگشت تماشاگران به ورزشگاه ها چالش های فرهنگی مضاعف نشود.

متاسفانه اصالت پیدا کردن کسب مقام، مدال و سکو سبب شده است جنبه های فرهنگی و وجوه فتوت و جوانمردی کمرنگ شود. امروزه پیروز شدن به با اهمیت ترین مسئله تبدیل گشته است و مهم نیست که در پشت پرده این پیروزی چه می گذرد. گاهی اوقات پیروز شدن تا حدی پررنگ شده است که یک بازیکن تخلف اخلاقی آشکار انجام می دهد و شما آنرا به زمین مسابقه باز می گردانید و هزاران تماشاگر نیز در روز مسابقه برای وی دست می زنند و وی را تشویق می کنند. در این شرایط ما چه می توانیم بگوییم؟ متاسفانه روحیه برنده شدن به همه چیز سیطره پیدا کرده است و ورزشکار بعد از شکست شأن، آینده و جایگاهی ندارد و واقعا نابود می شود.

اگر از بنده سوال کنند که با اهمیت ترین معضل اخلاقی ورزش چیست، می گویم مصرف مکمل ها و مواد نیروزا. این پدیده جعل و دغل کاری است. بله مسئله پوشش و پناهندگی بعنوان معضل های مختلف در ورزش وجود دارند اما بزرگترین چالش اخلاقی این است که یک ورزشکار جوانمردانه مسابقه نمی دهد. در ورزش کشور گرفتار زد و بندهای عجیب و غریبی هستیم که این مسئله یکی دیگر از با اهمیت ترین چالش ها است. متاسفانه ناخواسته به سمتی رفته ایم که برنده بودن را همه چیز می دانیم و حاضریم بخاطر پیروز شدن ورزشکاری را که تخلف آشکار داشته و حتی در کلانتری بازداشت شده است به میدان مسابقه بفرستیم. آیا درچنین شرایطی انتظار داریم فرهنگ درست شود.

در رابطه با سکو باید به نکته بسیار مهمی اشاره کنم؛ پیش از این که به وزارت ورزش و جوانان بیایم تصور می کردم که مقوله سکو قابل اصلاح است اما حالا به مسئله ریشه دار تری پی برده ام، این که برخی معتقدند سکو محل تخلیه هیجانات است و برای آن نظریه ساخته اند و می گویند ورزشگاه محلی است تا جوان برود و خودرا تخلیه کند. آنها کارکرد سکو را اینگونه می بینند! متاسفانه این اشتباه از جانب کسانی رخ می دهد که متولی امر هستند و باید به اصلاح وضعیت سکوها بپردازند. در عین حال باید به مسئله دیگری که عینا آنرا تجربه کرده ام اشاره کنم. از لحظه خرید بلیت، ورود به ورزشگاه، برخورد بسیار بد و غیرمحترمانه یگان ویژه، صندلی های نامناسب تعبیه شده و خدمات بسیار ضعیف بهداشتی و رفاهی ارائه شده شاهد زنجیره ای از اتفاقات هستیم که تناسبی با کرامت تماشاگران ایرانی ندارد و نمی توان آنرا بستری مناسب برای افرادی تصور کرد که بعنوان تماشاگر به ورزشگاه ها می آیند. نگاه فعلی متولیان امر در ارتباط با سکوی ورزشگاه ها هیچ ارتباطی با نشاط اجتماعی ندارد و علاوه بر این پرخاشگری، لذت ورزشگاه رفتن را نیز از بین می برد و بطور کلی می توان عنوان نمود که درست شاد بودن را یاد نگرفته ایم.



برخی معتقدند سکو محل تخلیه هیجانات است و برای آن نظریه ساخته اند و می گویند ورزشگاه محلی است تا جوان برود و خودرا تخلیه کند. آنها کارکرد سکو را اینگونه می بینند! متاسفانه این اشتباه از جانب کسانی رخ می دهد که متولی امر هستند و باید به اصلاح وضعیت سکوها بپردازند.

آیا وضعیت فرهنگی سکوها در ورزشگاه های کشور اصلاح شدنی است؟

بله، بطور حتم این اتفاق قابل دسترس است اما باید در ابتدای امر محیط ورزشگاه بگونه ای باشد که احترام افراد حفظ شود. حتی اگر فرد ناهنجار باشد اگر بصورت صحیح و محترمانه از طرف نیروهای آموزش دیده یگان ویژه که با انواع پیش داوری و سوءظن روبرو نیستند مورد بازرسی قرار گیرد، از صندلی مناسب و خدمات رفاهی و بهداشتی مطلوب بهره مند باشد و بتوان کرامت انسانی وی را در ورزشگاه حفظ کرد، شاهد تغییر رفتار تماشاگران خواهیم بود.

در حال حاضر با معضلی مواجه هستیم که باید آنرا حل نماییم، یگان ویژه زیر مجموعه نیروی انتظامی، سکو و صندلی در اختیار ورزشگاه آزادی و لیدر و تماشاگر در اختیار کانون هواداری است و اگر بتوانیم این سه بخش را هماهنگ نماییم موفق خواهیم شد. صندلی های ورزشگاه آزادی نیاز به شستشو و پوشاندن دارد تا پیش از حضور تماشاگران با برداشتن محافظ صندلی تماشاگر بتواند به بهترین شکل از صندلی ها استفاده نماید. باید نوع ارائه خدمات در ورزشگاه آزادی تغییر کند و اگر بتوانیم در عین حال از یگان ویژه آموزش دیده و محترم و در عین حال کانون هواداری و لیدرهای سازمان دهی شده و آموزش دیده بهره مند شویم، بطور حتم می توانیم اتفاقات بزرگی را در ارتباط با فضای فرهنگی سکوها رقم بزنیم. هم اکنون اما این اتفاق رخ نداده و علت این است که ورزشگاه را محل تخلیه هیجانات می دانیم و احساس می نماییم اگر این فضا نیز گرفته شود جمعیت جوان کشور در جای دیگری دست به این اقدام می زند.

به طور حتم یکی دیگر از نکات بسیار مهم که باید به آن توجه داشت و بعنوان برگ برنده فضاهای فرهنگی ورزش کشور مد نظر قرار داد، حضور بانوان و خصوصاً خانواده ها در ورزشگاه های کشور است تا شاهد اصلاح محیط های ورزشی باشیم. هر چقدر به سمت حضور خانواده ها حرکت نماییم کمتر با معضلات فرهنگی در ورزشگاه ها روبرو می باشیم.

آیا در ورزش ایران گرفتار فقر فرهنگی هستیم؟

ما انسان های شریف، اصیل، خانواده دار و پاک در ورزش کشور کم نداریم اما متاسفانه این افراد در سایه قرار گرفته اند و در بعضی موارد افرادی برند رشته های ورزشی را در دست گرفته اند که خوشنام نیستند. هر زمان مسئولان و تصمیم گیران به این نتیجه رسیدند که ببازند اما فرد متخلف را به تیم راه ندهند در نقطه ای قرار گرفته ایم که می توانیم امیدوار به اصلاح باشیم. آن زمان به خودمان می گوییم در جایگاهی قرار گرفته ایم که نمی خواهیم با فردی که دغل کاری کرده است به مقام پیروزی برسیم، آن زمان ورزش کشور به قاعده ای دست می یابد که درست است اما حالا باید به ورزشکار نوجوان خود چه بگوییم؟ آنها زمانی که پشت پرده زندگی قسمتی از این ورزشکاران را می بینند در ذهن خود مسائل مختلفی را مرور می کنند و نمی توانیم در حوزه الگوسازی به درستی پیش برویم. متاسفانه لاپوشانی کردن نیز کار را خراب کرده است.

آیا چالش حضور زنان در ورزشگاه ها در دولت سیزدهم حل خواهد شد؟

این مسئله خیلی زود حل می شود. در بخش ملی موضوع حل شده و در بخش باشگاهی نیز فعالیت ها به خوبی پیش خواهد رفت. اگر ماجراهای مشهد نیز به خوبی پیش می رفت و زیرساخت ها وجود داشت در آن جا نیز شاهد حضور بانوان در ورزشگاه بودیم. بزرگترین مانع ما هم اکنون نبود زیرساخت هاست و حقیقتا فضاهای ورزشی کشور و خصوصاً ورزشگاه ها فضای مناسبی برای بانوان و خانواده ها نیست و از امکاناتی که بتوانیم به خوبی پذیرای آنها باشیم برخوردار نیستیم و امیدوار هستیم بعد از تصویب ضوابط ورود قانونمند بانوان و خانواده ها به اماکن ورزشی خصوصاً ورزشگاه ها، بتوانیم این دغدغه ورزش کشور را حل نماییم. چالش حضور زنان در ورزشگاه ها، خیلی زود حل می شود. د ر بخش ملی موضوع حل شده و در بخش باشگاهی نیز فعالیت ها به خوبی پیش خواهد رفت. بزرگترین مانع ما هم اکنون نبود زیرساخت هاست و حقیقتا فضاهای ورزشی کشور و خصوصاً ورزشگاه ها فضای مناسبی برای بانوان و خانواده ها نیست و از امکاناتی که بتوانیم به خوبی پذیرای آنها باشیم برخوردار نیستیم و امیدوار هستیم بعد از تصویب ضوابط ورود قانونمند بانوان و خانواده ها به اماکن ورزشی خصوصاً ورزشگاه ها، بتوانیم این دغدغه ورزش کشور را حل نماییم.

طرح مربوطه در چه مرحله ای قرار دارد؟

پیش نویس طرح مربوطه آماده شده است و فقط باید کمیسیون فرهنگی ورزش برگزار گردد و آنرا مصوب کند. کمیسیون فرهنگی ورزش بعنوان زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان از طرف شورایعالی انقلاب فرهنگی مجوز دارد تا ذیل معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی تشکیل گردد. وزیر ورزش و جوانان بعنوان رییس این کمیسیون، معاون فرهنگی بعنوان دبیر و سایر نهادهای حوزه ورزش همچون وزارت آموزش و پرورش، ستاد کل نیروهای مسلح، کمیته ملی المپیک و... بعنوان اعضای این کمیسیون حضور دارند و بعد از تصویب طرح در کمیسیون، ابلاغ آن به برگزارکنندگان مسابقات ورزشی و نهادهای ارائه دهنده صدور مجوز حضور تماشاگران، صورت می گیرد و لازم الاجرا خواهد بود.

دغدغه مسئولان متولی امر در مشهد در ارتباط با حضور زنان در ورزشگاه چیست؟ آیا آنها نظری متفاوت از سایر شهرهای کشور و آنچه اکنون از طرف دولت سیزدهم مدنظر قرار گرفته است، دارند؟

نه آنها نیز نظر مغایری ندارند و همسو هستند.

پس علت اتفاقات به وجود آمده در مشهد چه بود؟

واقعیت این بود که فدراسیون فوتبال تصور می کرد به سبب وجود کرونا و موج ششم دیدار ایران چه در تهران و چه در مشهد بدون تماشاگر برگزار می گردد چونکه به سبب شیوع موج ششم، دانشگاه ها نیز غیرحضوری شد.

واقعا تصور نمی کنید که در این رابطه سهل انگاری صورت گرفت و وجهه ایران در سطح بین الملل خدشه دار شد؟

به طور حتم منکر سهل انگاری صورت گرفته نیستیم. حضور تیم ملی فوتبال ایران در مشهد اتفاق بسیار خوبی برای فوتبال در این شهر بود. علاوه بر آن برنامه های فرهنگی مختلفی نیز برای تیم ملی فوتبال ایران در مشهد مدنظر قرار گرفته بود. پنجم فروردین بود که ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام نمود مجوز برگزاری مسابقات بدون حضور تماشاگر را صادر نمی کند در حالیکه فدراسیون نشین ها معتقد بودند به سبب شیوع ویروس کرونا باید مسابقات بدون حضور تماشاگر برگزار گردد اما ستاد ملی مقابله با کرونا به خوبی از شان علمی خود دفاع و نشان داد جایگاه و اعتبار خودرا صرف مصالح فوتبال نمی کند.

این امکان وجود نداشت که جابجایی صورت گیرد و مسابقه در تهران برگزار گردد و تا دقیقه آخر نیز قرار بود ۸۰۰۰ تماشاگر در ورزشگاه حضور پیدا کنند اما قسمتی از بلیت های اهدایی از طرف فدراسیون فوتبال در اختیار بانوان قرار گرفته بود و آنها به ورودی ورزشگاه رفته بودند تا بتوانند مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. از ابتدا قرار بود مسابقه بدون حضور بانوان برگزار گردد چونکه هیچ زیرساختی در مشهد برای حضور بانوان در ورزشگاه فراهم نیست و علت تصمیم گیری در ارتباط با عدم حضور آنها همین موردی است که اعلام کردم. گره ما در ارتباط با حضور بانوان در ورزشگاه ها مقوله زیرساخت است و اگر بتوانیم این چالش را حل نماییم بطور حتم شاهد حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه ها خواهیم بود.

در نهایت تعداد بانوانی که مقابل در ورزشگاه حضور پیدا کرده بودند، با وجود کوشش های صورت گرفته از طرف مسئولان حاضر در ورزشگاه، نتوانستند بعنوان میهمان ویژه وارد ورزشگاه شوند. علاوه بر این ۲۲ هزار نفر خودرا به داخل ورزشگاه رساندند و وضعیت به گونه دیگری پیش رفت. در نهایت بانوانی که آنجا حضور داشتند به مسئله اعتراض می کنند و به سبب سهل انگاری، رفتار غلط و نادرست برخی عوامل حاضر در ورودی ورزشگاه که در بخش حفاظتی و امنیتی ماجرا حضور داشتند، مسائلی پیش آمد که همگان شاهد آن بودند.



با این اوصاف و با استناد به صحبت های شما، مسئولان تصمیم گیر و متولی امر در مشهد، مخالف حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه نیستند؟
مسئولان تصمیم گیر و متولی امر در مشهد صراحتا اعلام نموده اند اگر زیرساخت های حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه فراهم باشد از این اتفاق حمایت خواهند کرد. متاسفانه برخی مواقع با غرض ورزی اتفاقی می افتد که قسمتی از جامعه یعنی بانوان از حضور در ورزشگاه ها محروم می شوند. تاکید بر حضور بانوان در ورزشگاه ها بدون ایجاد زیرساخت های لازم یکی از اصلی ترین عواملی است که طی سالهای اخیر مانع از حضور این قشر در ورزشگاه شده است، بدین سبب باید شرایط را بگونه ای فراهم نمود که هر ایرانی حاضر باشد همراه با خانواده به ورزشگاه برود و هیچ دغدغه ای در این خصوص احساس نکند. مسئولان تصمیم گیر و متولی امر در مشهد صراحتا اعلام نموده اند اگر زیرساخت های حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه فراهم باشد از این اتفاق حمایت خواهند کرد. بدین سبب اگر ضوابطی که وزارت ورزش درحال تدوین آنست مصوب و محقق شود و بعد از آن شاهد ایجاد زیرساخت های لازم در ورزشگاه ها باشیم، مشکلی در این رابطه وجود نخواهد داشت. باید شرایط در این خصوص فراهم گردد تا بانوان و خانواده ها نیز بتوانند از این مزیت برخوردار شوند.

متاسفانه برخی مواقع با غرض ورزی اتفاقی می افتد که قسمتی از جامعه یعنی بانوان از حضور در ورزشگاه ها محروم می شوند. تاکید بر حضور بانوان در ورزشگاه ها بدون ایجاد زیرساخت های لازم یکی از اصلی ترین عواملی است که طی سالهای اخیر مانع از حضور این قشر در ورزشگاه شده است، بدین سبب باید شرایط را بگونه ای فراهم نمود که هر ایرانی حاضر باشد همراه با خانواده به ورزشگاه برود و هیچ دغدغه ای در این خصوص احساس نکند.

طبق ضابطه جدید وزارت ورزش آیا دغدغه این وزارت خانه حضور بانوان در ورزشگاه هاست یا حضور خانواده ها؟

اولویت و دغدغه وزارت ورزش در این خصوص حضور خانواده ها در ورزشگاه ها است و در سند تحول دولت مردمی نیز تاکید بر خانواده محور بودن است. در مشهد نیز دغدغه همین است اما شاید برخی نخواهند با خانواده خود در ورزشگاه حضور پیدا کنند بنابراین نیز باید جایگاهی فقط برای بانوان در نظر گرفته شود تا شاهد ایجاد سه بخش برای حضور بانوان، خانواده ها و مردان در ورزشگاه ها باشیم.

تصور می کنید به چه علت در مورد اماکن سرپوشیده همانند سینما با چالشی که در ورزشگاه ها به وجود آمده مواجه نیستیم و مقوله حضور بانوان در ورزشگاه ها تا این حد پیچیده شده است؟

معتقد هستم زمانی که حساسیت و تمرکز در مورد یک مقوله ایجاد می شود با شرایط ویژه ای روبرو خواهید شد. وقتی شما مسئله را به فیفا، محرومیت و تعلیق گره می زنید شرایط بدتر خواهد شد در حالیکه حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه ها می تواند بعنوان عنصر کمک کننده به بهبود فضای فرهنگی کمک نماید و نشاط اجتماعی واقعی را پدید آورد. همان گونه که می بینید در خیلی از سالن های ورزشی در رشته های مختلف که حساسیت وجود ندارد شاهد حضور بانوان و خانواده ها در اماکن ورزشی هستیم و هیچ اتفاقی نیز رخ نمی دهد. در نهایت امیدواریم که این مسئله به زودی حل شود و شاهد حضور بانوان و خانواده ها در ورزشگاه ها باشیم.

در کشور ما نهادهای مختلف فرهنگی درحال فعالیت هستند و در زمینه ورزش نیز دخالت می کنند. آیا تعدد نهادهای فرهنگی، تصمیم های مختلف و گاهی موازی کاری ها، وزارت ورزش و جوانان را در مقوله فرهنگی ورزش با مشکل مواجه نکرده است؟

به لحاظ ساختاری حوزه فرهنگی در ورزش بسیار ضعیف است و در حاشیه قرار دارد. در ارتباط با معاونت فرهنگی و توسعه همگانی وزارت ورزش و جوانان توضیحات لازم را ارائه کردم و در مورد کمیته های فرهنگی فدراسیون ها نیز باید تصریح کرد که از نظر اعتبار، بودجه، قدرت و ساختار در حاشیه قرار دارند و به قول معروف بیشتر شبیه بخش پوستر و بنر هستند و تنها کارکرد این کمیته های فرهنگی، بازنشر برخی اخبار در رابطه با رویدادهای ورزشی در شبکه های اجتماعی است. متاسفانه به لحاظ فرهنگی در ورزش ساختاری وجود ندارد و با وجود تعداد بسیار بالای کمیته ها و بخش های فرهنگی، اعتنایی به آنها نمی گردد. در عین حال از نظر اعتبارات فرهنگی با مشکلات بسیار بزرگی مواجه هستیم که باید حل شود.

ورزش تنها حوزه ای است که در جمهوری اسلامی ایران بیشترین میزان تعامل با کشورهای مختلف را دارد اما به هیچ وجه از این ظرفیت بزرگ استفاده نشده است و مسئولان و متولیان باید بدانند که تا چه حد می توانند از این ظرفیت بزرگ استفاده کنند و شرایط را برای بهبود تعاملات در بخش های مختلف با سایر کشورهای جهان بهبود بخشند.



در رابطه با پدیده مهاجرت ورزشکاران نیز توضیح دهید و بگویید با اهمیت ترین علت مهاجرت ورزشکاران را اقتصادی یا فرهنگی می دانید؟

بیشتر ورزشکارانی که مهاجرت کرده و یا در آستانه مهاجرت هستند با اهمیت ترین استدلال شان اقتصادی می باشد. حتی تعدادی از آنها با کامی تلخ، درد و رنج از کشور مهاجرت می کنند و پناهنده می شوند. آنها به خود می گویند اینجا بدون هیچ نوع چشم انداز اقتصادی بمانند در حالیکه به آنها در باغ سبز نشان داده شده است و گاهی این در باغ سبز نیز به واقعیت تبدیل می شود؛ بطور مثال برای شطرنج باز ایرانی که به فرانسه مهاجرت کرد امکانات مختلف برقرار شد.

در ابتدا باید اعلام نمود پدیده مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران منشاء اقتصادی و بعد از آن علت فرهنگی دارد. بیشتر ورزشکارانی که مهاجرت کرده و یا در آستانه مهاجرت هستند با اهمیت ترین استدلال شان اقتصادی می باشد. حتی تعدادی از آنها با کامی تلخ، درد و رنج از کشور مهاجرت می کنند و پناهنده می شوند. آنها به خود می گویند اینجا بدون هیچ نوع چشم انداز اقتصادی بمانند در حالیکه به آنها در باغ سبز نشان داده شده است و گاهی این در باغ سبز نیز به واقعیت تبدیل می شود؛ بطور مثال برای شطرنج باز ایرانی که به فرانسه مهاجرت کرد امکانات مختلف برقرار شد. مسئله اساسی ما این است که به سرباز بیش از ۳.۵ میلیون تومان حقوق می دهیم اما به ورزشکاری که در اردوی تیم های ملی مدال آور المپیکی ایران حضور دارد، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان داده می شود! تعدادی از ورزشکاران واقعا در زندگی خود گرفتار مشکل مالی هستند در حالیکه بیش از ۲۰ سال سن دارند و همچنان از منابع درآمدی خانواده استفاده می نمایند و فقط به برگزاری بازی های آسیایی و المپیک چشم دوخته اند تا بتواند به مبالغ مالی برسد. باید در اسرع وقت این چالش جدی را حل نماییم و بعد از آن به مقوله اشتغال ورزشکاران بپردازیم چونکه ورزشکاران تا یک برهه زمانی مشخص در مرحله قهرمانی قرار دارند و بعد از آن باید برای اشتغال آنها چاره اندیشی شود.

نظام مالی، حمایتی، اقتصادی، بیمه ای و... بیشتر ورزشکاران در ورزش ضعیف است و بنابراین ورزشکار زمانی که در مقابل پیشنهادهای اغوا کننده قرار می گیرد، آن قدر باید قوی باشد که بتواند رنج، کم محلی، بی توجهی و عدم امید به آینده را به جان بخرد و مهاجرت نکند. باید بدانیم زمانی می توانیم موفق باشیم که ابتدا چالش ها را حل نماییم و شرایط را برای ابقای ورزشکاران در کشور رقم بزنیم. نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود این که متاسفانه در اوج موفقیت یک ورزشکار مرد وی باید به سربازی برود و دو سال از دوران اوج دوران ورزشی دور باشد. همه این مسائل دست به دست هم می دهد تا ورزش کشور با چالش مهاجرت ورزشکاران مواجه شود و اگر مقرر است به معضل مهاجرت ورزشکاران بپردازیم باید به مسائل اقتصادی و مالی در ورزش به شکل عمومی توجه ویژه ای داشته باشیم.

ما مشکل مالی ورزشکاران را به رسمیت می شناسیم اما معتقدیم که مهاجرت راهکار نیست. باید شرایطی را برای حضور ورزشکاران در باشگاه های خارجی فراهم و بازاریابی نماییم. باید نظام مناسبات خودرا در روابط بین الملل گسترش و بازار تعاملات و فعالیتهای خودرا عمق بخشیم و از ظرفیت کشورهای همسایه استفاده نماییم چونکه ورزش ایران در سطح بالاتری قرار دارد و می توان شاهد فعالیت خیلی از ورزشکاران و مربیان در کشورهای همسایه بود. واقعا دل کندن از وطن و یا به صورتی وطن فروختن خیلی سخت است و نباید این پدیده رواج پیدا کند. باید به دغدغه های ورزشکاران دقت کنیم و پای صحبت های آنها بنشینیم و بدانیم چه مسائلی آنها را ناراحت می کند. چرا باید ورزشکار ایرانی، بی پناه به کشور خارجی مهاجرت کند و در معرض هر صدمه ای قرار گیرد؟




1401/03/09
14:16:40
5.0 / 5
664
تگهای خبر: آموزش , اردو , اسب , المپیك
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۲
asbeman.ir - حقوق مادی و معنوی سایت اسب من محفوظ است

اسب من

همه چیز درمورد اسب و اسب سواری و سوارکاری