به مناسبت۳۰ اكتبر روز جهانی مربیان انجام شد؛
گفت و گویی متفاوت با مدرس كنفدراسیون آسیا
به گزارش اسب من اردبیل مرسل وقری، نام آشنا در ورزش آذربایجان و مربی با اخلاق اردبیلی هست كه سال ها در تیم های ملی جوانان، نوجوانان در كنار مربیانی چون مجید جلالی، حمید علیدوستی، منصور ابراهیم زاده به پرورش نسل جدید بازیكنان فوتبال ایران مشغول بوده و در عرصه باشگاهی هم در تراكتورسازی، مس سرچشمه كرمان، داماش گیلان و چندین تیم دیگر به مربیگری پرداخته است.
ایسنا به مناسبت۳۰ اکتبر که در تقویم جهانی به نام مربیان ثبت شده است، با "وقری" که سال هاست مدرس کنفدراسیون آسیا است گفتگو گرفته است که در زیر می خوانید.
برای مربیگری چه شاخصه هایی لازم است تا یک فرد به این سمت و شغل کشیده شود ؟
عشق و علاقه حرف اول را می زند، پس از آن دیدن آموزش های لازم و دوره های مختلف که بنظرم کمک کننده و تکمیل کننده عشق و علاقه، است.
برای یک مربی موفقیت در پیروزی تعریف می شود یا در مسائلی به جز کسب نتیجه ؟
موفقیت و پیروزی دو مقوله مجزا هستند ولی در کنار هم، مربیان برای موفقیت تلاش می کنند و امکان دارد که در بعضی موارد مربی موفق باشد ولی تیم نتیجه برد را بدست نیاورد و برعکس این هم صادق است یعنی شما نتیجه برد را بدست آورید ولی موفقیت در آن نباشد.
فقط برنده شدن و کسب امتیاز مسابقه نیست که مربی را موفق می کند. مربیان با تیم سازی، بازیکن سازی، تربیت بازیکنان با اصول درست اخلاقی و فوتبالی به موفقیت می رسند.
وقتی صحبت از دانش مربیگری می نماییم دقیقا از چه چیزی صحبت می نماییم و اینکه لزوما تمامی مربیان با دانش مربیان موفقی هستند ؟
دقیقا از دانشی که به روز باشد. یک مربی برای رسیدن به موفقیت باید همیشه دنبال این باشد که از بقیه مربیان و فوتبال روز عقب نماند.
دانش قدرت می آورد. مربی بی دانش یک مربی ترسو می شود که هیچگاه نمی تواند بازیکنان را تغییر و سطح آنها را ارتقا دهد و به فوتبال کمک نماید.
در مربیگری داشتن دانش به تنهایی کافی نیست بلکه باید قدرت انتقال دانش را از راه کارهای عملی به بازیکنان را هم داشت و بتوان آنها را مدیریت کرد. پس یک مربی باید یک فوتبالیست خوب هم بوده باشد البته برعکس این مساله را هم داریم که لزوما فوتبالیست های خوب نتوانستند مربیان خوبی هم باشند.
بخواهیم مقایسه ای بین مربیگری بین دهه های گذشته و امروز داشته باشیم، مربیگری گرفتار چه تغییراتی شده است و به نظر شما به کدام سمت می رود ؟
مربیگری هر روز تغییر می کند و نسبت به گذشته پیشرفت می کند و علمی می شود. در دهه های گذشته هرسال به زور یک کلاس مربیگری فوتبال برگزار می شد ولی الان چند سالی است که فقط برای مربیان کلاس های گوناگونی از قبیل کلاس های مدیریت فوتبال، روانشناسی فوتبال، تغذیه، صدمه شناسی و... برگزار می کنند علاوه بر این ها امکاناتی چون سالن های تخصصی، سالن های تمرینی مناسب و... که الان در اختیار مربیان قرار دارد خیلی بیشتر از دهه های گذشته است.
عده ای معتقدند مربیان امروزی به جهت اینکه ماندگاری بیشتری در یک تیم داشته باشند بیشتر به فکر نتیجه گرفتن هستند تا یک بازی زیبا، این صحبت ها را چقدر قبول دارید؟
درست است که نتیجه تعیین کننده است و متاسفانه مربیان را با نتیجه می سنجند ولی مربیانی داریم که در دسته های مربیان بازیکن گرا، مربیان نتیجه گرا، مربیان بازیکن گرا و نتیجه گرا قرار می گیرند. با همه این اوصاف متاسفانه درست است برخی از مربیان همه چیز را قربانی نتیجه گرفتن می کنند.
تفاوت مربیان ایرانی را در مقایسه با مربیان خارجی در چه می بینید ؟
اجازه دهید برای نتیجه گرفتن در این بحث، اول نگاهی به تفاوت فوتبال ایران و اروپا ( کشورهای خارجی ) بیندازیم.
در اروپا ابتدا بازیکن را از نظر روانی آماده می کنند، بعد به تکنیک و تاکتیک می پردازند و بعد آن دو، روی آمادگی جسمانی بازیکن کار می کنند. ولی در ایران این روند کاملا برعکس است بدین صورت که ابتدا روی آمادگی جسمانی تاکید می کنند، سپس به تکنیک و تاکتیک می پردازند و در آخر اگر فرصتی باشد بازیکن را به آمادگی روانی می رسانند آن هم نه از راه علمی، بلکه به صورت عامیانه و ابتدایی.
تفاوت مربیان ایرانی و خارجی هم مثل همین است. آنها ابتدا مربی را آموزش می دهند بعد فرصت های مربیگری را بوجود می آورند در صورتی که در ایران اول مربی شده و تیم می گیرند بعد آموزش ها آغاز می شود. همانند مدیرانمان که اول مدیر می شوند بعد دوره های مدیریتی را طی می کنند.
چرا در بین مربیان برخلاف بازیکنان لژیونر نمی بینیم ؟
بخاطر همان مسائل که در پاسخ سؤال بالا عرض کردم. سطح ما و آموزش هایی که دیده ایم برای مربیگری در خارج از ایران کافی نیست.
گاهی شنیده می شود عوامل و دست های پشت پرده (دلالان ) در موفقیت ها و یا جابجایی و عدم موفقیت های مربیان دخیل هستند اینگونه صحبت ها چقدر می تواند صحت داشته باشد؟
به قول شما عوامل و دست هایی پشت پرده هست. وقتی در هر شرایطی و هر کاری پرده وجود داشته باشد و کارها شفاف نباشد احتمال هرکاری در پشت پرده وجود دارد.
به نظر شما مربیان شهرستانی به حق شان در فوتبال ایران رسیدند و اگر نرسیدن دلیلش چی می تواند باشد ؟
به نظر من مربیان شهرستانی به حق خود رسیده اند. مربیگری الان طوری شده که دیگر بومی و غیر بومی نداریم. برای همه فرصت کار در همه جای ایران وجود دارد.
من خودم در تهران، تبریز، کرمان، خراسان جنوبی، گیلان و چند جای دیگر مربیگری کرده ام و یا آقای خلیلی نسب از مربیان اردبیلی در ارومیه و تبریز فعالیت نموده اند و الان هم در تیم ماشین سازی مشغول هستند.
ورود بازیکنانی که بلافاصله بعداز تمام شدنشان وارد مربیگری در تیم های بزرگ می شوند به نظر شما می تواند بر کیفیت فوتبال از راه مربیگری آنها شود یا سبب سرمایه سوزی است ؟
عرض کردم، در فوتبال ما ابتدا باید آموزش ببینند بعد مربی و مربیگری کنند آنهم قدم به قدم از تیم های پایین تر همانند گواردیولا و زیدان و... که از تیم های دوم و یا پایه کار را آغاز کرده اند. اما کار ما در وارد ساختن بازیکنان یک دفعه به عرصه مربیگری سبب سرمایه سوزی می شود. امکان دارد استثنایی هم وجود داشته باشد مثل جواد نکونام که الان یک مربی موفق است البته نکونام هم از لیگ یک کار خویش را شروع کردند و به لیگ برتر رسیدند که بنظرم در آینده توانایی سرمربیگری تیم ملی را هم خواهند داشت.
برگردیم به اردبیل، وضعیت و جایگاه مربیان اردبیلی را در فوتبال و بین مربیان کشوری چطور می بینید ؟
ما در اردبیل چون به لحاظ باشگاهی فوتبال قوی نداریم مربیان خیلی قوی هم نمی توانیم داشته باشیم. باید فوتبالی باشد تا مربی هم ساخته شود. ولی در فوتبال پایه بخاطر وجود تیم های پایه خوب، مدارس فوتبال متعدد، مربیان خوب و کاربلد در این رده ها داریم که قابل قیاس با مربیان دیگر استان ها هستند.
فوتبال اردبیل بجز دهه ۶۰ شمسی که در جام فلق با مربیان اردبیلی در کشور عنواین قهرمانی و نایب قهرمانی را به دست آورد دیگر هیچگاه با مربیان اردبیلی موفق نبوده است اما شاهد بودیم در چند سال قبل با حضور یک مربی غیر بومی تا آستانه صعود به لیگ برتر پیش رفت دلیل این امر را در چی میدانید ؟
این سؤال جای صحبت خیلی زیادی ردارد و خود یک بحث مجزا و مفصلی است که نمی توان در یک سؤال به آن پاسخ داد. ولی یک مطلب را عرض کنم اینکه فوتبال اردبیل با مربیان غیر بومی تا آستانه صعود به لیگ برتر رفت درست ولی همین تیم اردبیل با مربیان غیربومی هم به دسته های پایین تر سقوط کرد.
هستند کسانی که اعتقاد دارند عده ای ۱۳_۱۴ نفره پدر خوانده فوتبال اردبیل هستند و نمی گذارند فوتبال اردبیل طعم موفقیت با مربی اردبیلی را بچشد نظر شما در این خصوص چیست ؟
در این مورد و تعدادی که گفتین اطلاعی ندارم ولی شهری که فوتبالش فقط در رده سنی پایه فعال است فکر نکنم زیاد پدرخوانده داشته باشد.
برای یک مربی، لحظه لحظه بازی ها حساس و سرنوشت ساز است، تا حالا پیش آمده افسوس و حسرت لحظه ای را بخورید که می توانست در سرنوشت حرفه ای شما تأثیر گذار باشد ؟
بله، وقتی در تهران مشغول مربیگری بودم جهت مربیگری به تبریز آمدم و بعد مدتی هم از تبریز به کرمان رفتم در حالیکه باشگاه ام در تبریز خواهانم بود این دو مورد به نظرم لحظه هایی بودن که حسرت آن را می خورم.
تلخ ترین و شیرین ترین تجربه ای که از مربیگری داشته اید در ارتباط با کدام بازی ها ست ؟
لحظات و خاطرات شیرین زیادی داشتم که می توانم بگویم، تجربه قهرمانی در مسابقات جوانان در کشور هندوستان و قهرمانی با تیم مقطع دبیرستان در ایران و صعود با تیم ملی جوانان به مسابقات نهایی بازی های آسیایی جوانان بود
تلخ ترین خاطره من هم مربوط می شود به مسابقات پلی آف با تیم فجر تهران، که در صورت برد به لیگ یک صعود می کردیم اما متاسفانه با باخت از صعود باز ماندیم.
اگر برگردید به گذشته، مسیر مربیگری را چطور ادامه می دادید تا بهتر و موفق تر از حالا ظاهر شوید ؟
اگر به عقب برگردم همین مسیر را ادامه می دهم ولی اینبار به تهران که رسیدم دیگر اشتباهی که کردم و جهت مربیگری از تهران خارج شدنم را تکرار نمی کنم.
چه سفارش ای برای مربیان جوان و آنهایی که در ابتدای راه هستند دارید ؟
عاشقانه کار کنند، دانش مربیگری را به روز کنند و سطح خویش را بالا ببرند. صادقانه به بازیکنان کمک کنند تا پیشرفت کنند، هرچه قدر می توانند به همکاران خود کمک کنند تا کمکی از سوی دیگر همکاران برایشان برسد.
گفت و گو: عقیل صدیق
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب